مثلا با استفاده از آن بتوان برای تهران با جمعیتش، شرایط اقلیمش و شرایط اقتصادی و اجتماعیش یک نسخه پیچید و برای کرج، رشت، تبریز یا کرمانشاه نسخهای دیگر که البته بتوان با استفاده از این سناریوها شرایط سالم را برای نفس کشیدن شهروندان فراهم آورد؟ پاسخ این سوال با یک جستوجو در مقالات دانشگاهی تا حدی مشخص میشود.
تابآوری اکوسیستم در برابر آلایندهها به نظر همانی است که به دنبال آنیم و چندان جامع است که میشد سرلوحهای برای سیاستگذاری صحیح در همه ارکان توسعه شهری قرار بگیرد. تابآوری دارای تعاریف متفاوتی است؛ برای مثال پرینگز تابآوری اکوسیستم را اندازهگیری سرعت بازگشت سیستم به حالت تعادل و هوای سالمتر میداند؛ تعریف جامع دیگری وجود دارد که توسط هولینگ ارایه شده است و در آن تابآوی را به دو دسته تابآوری مهندسی و تابآوری زیست محیطی تقسیم کرده است.
با چشمپوشی از تعریف جزیی تر که از حوصله این نوشتار خارج است بد نیست به این نکته اشاره شود که تحقیقات به عمل آمده به وضوح نشان میدهد که سیاستهای اجتماعی در شهر تهران، شامل ساخت وساز، قطع درختان و تخریب فضای سبز، جانمایی کارخانجات، نقشه و الگوی مصرف سوخت، اعم از حمل و نقل، خانگی و صنعت مجموعا شرایطی را فراهم کرده است که تهران شهری تابآور نباشد؛ یعنی هر تغییر کوچکی اعم از تغییر کیفیت سوخت در خودروها، نیروگاهها یا صنایع یا افزایش تعداد خودروها در خیابان، افزایش بار ترافیک شهری و حتی تغییرکاهشی الگوی باد و بارش در این شهر باعث وقوع بحران و بالا رفتن سطح آلودگی تا رنگ قرمز و بنفش میشود. نخستینبار در سال ۱۳۷۴، ۱۰۰ کارشناس در تهران در کنار یکدیگر گرد آمدند و پس از بررسی، بیانیهای برای هوای تهران صادر کردند و وضعیت آن را بحران ملی و تلاش برای اصلاح آن را عزم ملی نامیدند که بازتاب نیافت. باید به این نکته توجه شود که بیش از ۲۰۰ روز از سال در تهران غلظت ذرات معلق چنان است که دید کمتر از ۵۰۰ متر است.
جایکا یا همان Japan International Cooperation Agency سه سال بعد از این نشست یعنی در سال ۱۳۷۷ اعلام کرد که در تهران در هر ساعت یک نفر بر اثر آلودگی هوا جان میسپارد. بانک جهانی در سال ۲۰۰۱ ضرر و زیان مالی ناشی از آلودگی هوا در تهران را بالغ بر ۷ میلیارد دلار ارزیابی کرد و برآورد شده است که روزهایی که شهر تهران با شاخص آلودگی زیر ۵۰ در وضعیت سبز قرار دارد زیر ۲۰ روز در سال است. با توجه به اینکه تابآوری با حوزههای مالی و اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی رابطه مستقیم دارد و با توجه به اینکه تحقیقات نشان می دهد که بیشترین تاثیر این شاخص از حوزه مالی و اقتصادی است باید گفت که شهر تهران و بسیاری از شهرهای صنعتی ایران هماکنون در وضعیت بحران هستند و اتفاقات ماههای سرد سال تنها شدت بحران را بیشتر میکند؛ در آن شرایط است که توجه افکار عمومی متوجه شرایط بحرانی می شود و با گذشت ماههای سرد مجددا همه فراموش میکنند که شرایط تا چه حد بحرانی است.
این شرایط بحرانی در تک تک روزهای سال وجود دارد و جالب آنجاست که هیچ عزمی برای حل ریشهای آن وجود ندارد. اینکه انتظار داشته باشیم شرایط ناپایدار در یک شهر چند میلیونی پیش نیاید، به نظر انتظار گزافیست؛ اما اینکه چرا باید شرایط تا حدی بحرانی باشد که این شرایط فوق بحرانی پایدار شده و زودگذر نباشد باید سوال اساسی محافل علمی باشد.
*سعید ساویز
*کارشناس نفت و گاز
منبع: روزنامه اعتماد
انتهای پیام/